در کوچه های طاعون زده شهر من
تنها امید خلق شمایید یابن الحسن
هر چند سال نکبت هشت و نود گذشت
اما هنوز درد و تبش هست بی گذشت
ما را امید نیست به و وزیر
جز پور فاطمه نبود بر شیعیان امیر
ای کوکب هدایت ما از گوشه ای در آ
این جان شیعه است گرفتار این بلا
ما شیعیان کنون همه مظلوم عالمیم
گر باز نیایی غریبیم، گوشه ی غمیم
این گوشه و ستم نکند رنجشی مرا
بی اعتنایی شماست که آخر کشد مرا
از عمر منتظر چندصباحی نمانده است
امید او به وصالت دگر برفت ز دست
محمدرضاباغبانی
۹۹۰۱۰۱
درباره این سایت